ابناء الحیدر /style.css" type="text/css" rel="stylesheet" ?>/style.css" type="text/css" rel="stylesheet" ?>/style.css" type="text/css" rel="stylesheet" ?>/style.css" type="text/css" rel="stylesheet">
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حَدَّثَنَا أَبِی رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مَعْبَدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع قَالَ: شِیعَتُنَا الْمُسَلِّمُونَ لِأَمْرِنَا

الْآخِذُونَ بِقَوْلِنَا الْمُخَالِفُونَ لِأَعْدَائِنَا فَمَنْ لَمْ یَکُنْ کَذَلِکَ فَلَیْسَ مِنَّا.(صفات الشیعه حدیث ثانی)

حسین بن خالد گفت: حضرت رضا علیه السّلام فرمود:

شیعیان ما، تسلیم امر ما هستند، سخنان ما را مى‏پذیرند و با دشمنان ما مخالفند. پس هر کس این گونه نباشد، از ما نیست.

به نظرتون برایه چی امام علیه السلام مخالفت با دشمنان اهل بیت را سند و مهری بر شیعه بودن دانسته . دشمنان اهل بیت بسیارند که از جمله ی آنها عمر لعنت الله علیه و دوست داران وی هستند.همین جماعت سنی مذهب .حال از این حدیث برداشت میشود که هرکه مخالفت نکند با دشمنان ما از ما نیست .

مورد توجه است که منظور از مخالفت اعلام نارضایتی است چرا که اگر منظور نارضایتی قلبی بود هیچگاه گفته نمیشد مخالفت بلکه گفته می شد بغض یا کینه یا هر حس درونی ای که در باطن و دل شیعیان باشد . اصلا مخالفت زمانی معنایه لغوی خودش را پیدا میکند که آشکار شود.

حال لازم به ذکر است که این مورد را متذکر شویم که اهانت کردن با مخالفت فرق دارد فرقش آنجاست که وقتی شخصی حرف خلاف شما را بر زبان جاری ساخت شما با او همراهی نمیکنید بلکه با استدلال سعی بر مخالفت با او میکنید تا در وی تأثیر گذارد در ست خلاف فحش و سب و امثالش(البته ما در مقام توضیح این حدیث هستیم،در حالی که احادیثی  مبنی بر سب دشمنان نیز در کتب معتبر وجود دارد). پس روشن شد که منظور امام در اینجا تنها مخالفت است نه درگیری لفظی.

برایه اینکه معنایه دقیق مخالفت رو متوجه بشید باید نقطه مقابل آن را در نظر بگیرید یعنی چه کار هایی یا چه روش هایی وجود دارد برایه تایید و موافق بودن با شخص مقابل مانند اظهار دوستی و برادری به طوری که بیگانه فکر کند که شما با هم موافقید در نتیجه رفاقت دارید. این برایه نمونه بود و موارد بسیار دیگری هم هست.

 



تاریخ : جمعه 94/2/18 | 11:4 صبح | نویسنده : حامد | نظر

محمّد، پسر عجلان گفت:

من نزد امام صادق علیه السّلام بودم که مردى وارد شد و سلام کرد.

امام علیه السّلام از او پرسید:

برادرانت را در چه حالى ترک کردى؟

او [در پاسخ از برادران دینى‏اش‏] به خوبى یاد کرد و در ستایش آنها مبالغه نمود.

امام علیه السّلام به او فرمود: ثروتمندان آنها تا چه اندازه به عیادت تهیدستانشان مى‏روند و جویاى احوال آنها مى‏شوند؟ گفت: به ندرت.

حضرت فرمود: ارتباط مالى ثروتمندان آنها با تهیدستانشان چگونه است [آیا توانگران به تهیدستان از نظر مالى کمک مى‏کنند]؟ عرض کرد:

شما از اخلاق و صفاتى یاد مى‏کنید که [اساسا] در بین ما نیست.

امام صادق علیه السّلام فرمود: پس آنها، چگونه مى‏پندارند که از شیعیان ما هستند؟

صفات الشیعة / ترجمه توحیدى، ص: 35



تاریخ : یکشنبه 94/1/16 | 11:7 عصر | نویسنده : حامد | نظر



تاریخ : دوشنبه 94/1/10 | 1:31 عصر | نویسنده : حامد | نظر

  • paper | بک لینک | بک لینک فا